سر به زیران سرافرازند
چشم هایتان را از نامحرم بپوشانید تا عجایب و شگفتی ها را ببینید
رسول اکرم اسلام
سر به زیران سرافرازند
سوالات تستی تاریخ سوم راهنمایی : 1) «رسمی کردن مذهب شیعه» از اقدامات کدام پادشاه ایران بوده است ؟ 1-شاه عباس 2- شاه اسماعیل 3- شاه تهماسب 4- شاه سلطان حسین 2) یکی از وقایع مهم زمان شاه عباس ، جنگ با استعمارگران ........... بود ؟ 1- انگلیسی 2- اسپانیایی 3- عثمانی 4- پرتغالی 3) هنگامی که نادر به حکومت ابیورد رسید ، اصفهان در تصرف ...........بود ؟ 1- محمود افغان 2- شاه تهماسب دوم 3- اشرف افغان 4- شاه سلطان حسین 4) مهمترین «فتح نادر» کجا بود ؟ 1- بخارا 2- بحرین 3- هندوستان 3- خوارزم
سلام من این ازمون ها را دانلود کردم البته یکی یکی گفتم من که زحمت کشیدم گرفتم چرا بقیه دوباره زحمت بکشن الان میتونید چند تا فایل پی دی اف که حجم کمی داره دانلود کنید تازه رمز هم نداره تا حسابی حالشو ببرین.
از آجیل سفره عید چند پسته لال مانده است
مي داني … !؟ به رويت نياوردم … ! از همان زماني كه جاي ” تو ” به ” من ” گفتي : ” شما “ فهميدم پاي ” او ” در ميان است …
۱-فیلم ساختن درباره شخصیت های واقعی کار ساده ای نیست. مثل راه رفتن روی لبه تیغ می ماند. شخصیت های خیالی و غیرواقعی معمولا حساسیتی به دنبال ندارند اما شخصیت های واقعی، چون با ذهنیت و زندگی بسیاری از مردم همراهند، حرف زدن درباره آنها سخت تر است. این حساسیت به ویژه درباره شخصیت های دینی، مذهبی، تاریخی و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس بیشتر می شود. اگر اشتباه نکنم ابراهیم حاتمی کیا چند سال پیش در مصاحبه هایی همیشه ترس و اکراهش را از ساخت فیلمهایی درباره شهدای مطرح دفاع مقدس اعلام می کرد. به این خاطرکه شاید نتوان شهدا را آنگونه که بودند، نشان داد. اما بلبل عاشق سینمای دفاع مقدس، عاقبت دست به کار بزرگی زد و به سراغ یکی از زیباترین گل های باغ شهادت رفت، شهید مصطفی چمران.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم عالم ذَرّ ذره ای از خاک پای حضرتش از برای افتخار از حضرت داور گرفتم بر در دروازۀ ساعات یک ساعت نشستم تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم زینبی دیدم چه زینب کاش مداحش بمیرد من ز آه آتشینش پای تا سر در گرفتم سر شکسته دل پر از خون دیده خون آلود اما حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگر گرفتم اُم لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان سر به راه دوست دادم زندگی از سر گرفتم اکبرم کشتند و عون و جعفر وعباس و قاسم تا خودم از تشنگی آب از دم خنجر گرفتم گفت ساعی زین مصیبت از در دربار جانان حظّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفتم
نایِ نی تر شد از فغان افتاد
گوشه ای جام شوكران افتاد
روضه ات را جگر نمی فهمد
ردِ اشكم به استخوان افتاد
چقدر گرمِ ذكر و تسبیحی !؟
تشنه لب، نیزه از دهان افتاد
گیسوانت ضریح حاجات است
سرتان دستِ این و آن افتاد
یاد انگشتر تو افتادم
تا نگاهم به ساربان افتاد
عاقبت شهر سایه اش را دید
نام زینب سرِ زبان افتاد
روی نی هم قمركنارت بود!
پابه پای تو هم زمان افتاد
لبِ یحیایی ات، كلیم شهید
سر و كارش به خیزران افتاد
سیل اشك آمد و غزل را بُرد
قلم شاعر از توان افتاد
دستان باد موی تو را شانه می کند خون بر دل پیاله و پیمانه می کند از داغ جانگداز جبین شکسته ات زخمی عمیق بر جگرم خانه می کند رگهای حنجر تو به گودال گوییا با دوست، گفتگوی صمیمانه می کند ذبحت عظیم بود و زبان مرا برید حالا ببین چه با دلِ دردانه می کند از آتش خیام حرم دشت روشن است این شعله ها چه با گل و پروانه می کند باور نمی كنم به خدا باغ لاله را دست عدو شبیهِ به ویرانه می کند بادِ خزان چه حمله ی نامردمانه ای بر ساقه ی شقایق و ریحانه می کند زینب که گیسویش ز مصیبت سفید شد گیسوی دختران تورا شانه می کند حالا كه نام دخت علی بر لبم نشست غم های عالمی به دلم لانه می کند هر روز و هر كجا كه به بن بست می رسم دل را نصیب رزق كریمانه می کند گاهی دلم برای حرم تنگ می شود گاهی هوای مستی میخانه می کند باران چه با زمین عطشناك کرده است عشق حسین با من دیوانه می کند
در عشق اقتدا به اویس قرن كنیم این دیده را ز اشك، عقیق یمن كنیم امسال هم تمام پس انداز گریه را قسمت شده كه خرج سیاهی زدن كنیم "حی علی العزای" خدا می رسد به گوش باید لباس مشكی خود را به تن كنیم یعقوب خون جگر شده ی چشم من بیا گریه برای غارت یك پیرهن كنیم هنگام غسل دادن من، روضه خوان بگو هرگز نخواسته بدنش را كفن كنیم او نوكر است، نوكر ارباب بی كفن خوب است بوریا كفن این بدن كنیم
در عشق اقتدا به اویس قرن كنیم این دیده را ز اشك، عقیق یمن كنیم امسال هم تمام پس انداز گریه را قسمت شده كه خرج سیاهی زدن كنیم "حی علی العزای" خدا می رسد به گوش باید لباس مشكی خود را به تن كنیم یعقوب خون جگر شده ی چشم من بیا گریه برای غارت یك پیرهن كنیم هنگام غسل دادن من، روضه خوان بگو هرگز نخواسته بدنش را كفن كنیم او نوكر است، نوكر ارباب بی كفن خوب است بوریا كفن این بدن كنیم
از هرچه هست و نیست دگر بی نیاز شد دست کسی که پیش کریمان دراز شد در لطف با گدا، چه کسی بهتر از حسین؟ لب تر نکرده ایم در خانه باز شد حیّ علی الکریم که وقت تصدّق است یا ایّها العقیق! رکوع نماز شد آری، ز سجده بر گل آدم شفا نیافت فطرس ز خاکبوسی تو پاکناز شد کشتی تو پر است ز کشتی شکسته گان این رحمت شماست که دریا نواز شد گفتند گریه پای تو، معراج می برد یه قطره اشک بال شد و در فراز شد گفتند مرگ را چو به بازی گرفته بود با اشتیاق عشق، تنت زخم باز شد ای نی سوار، زینب تو چاره ای نداشت بی تو سوار بر شتر بی جهاز شد...
گفتند کارتان؟ همه گفتیم نوکریم چون بار عشق را به سر شانه می بریم ما را اگر چه بازی دنیا خراب کرد اما به لطف روضه ی ارباب بهتریم از هر چه بگذری سخن دوست خوشتر است پس می شود به عشق تو از هر چه بگذریم فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی در پای سفره ات همه با هم برابریم گریه زبان مادری نوکران توست احساس می کنم همه با هم برادریم «ما را سری است با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم»* مسجد برای زاهد و کعبه برای خلق بگذار با حسین بگویند کافریم علامه ایم گاهی و گاهی رسول ترک یک روز روضه خوان تو، یک روز منبریم با هر که گفت گریه چرا گفته ایم که ما داغدار حنجر در زیر خنجریم
* سعدی
|
|